با تدوین سند توسعه پایدار ملل متحد در سال 2000، کشورها متعهد به انجام دو اقدام اساسی در ارتباط با زنان شدند. مورد نخست، تعهد به انجام برنامهریزیها و تدوین سیاستهایی در راستای توانمندسازی زنان و تحقق مشارکت هرچه بیشتر آنان در سطوح بنیادی جامعه و مورد دوم، ایجاد و پیشبرد سازوکارهایی برای ظرفیت سازی و افزایش این ظرفیت در راستای برنامه ریزیها و مدیریت موثرتر در جهت امور زیست محیطی. در این مقاله قرار است ارتباط میان زنان و توانمدسازی آنان و نقش آنان در توسعه پایدار زیست محیطی مورد بررسی قرار گیرد. به عبارتی دیگر، این مقاله در مقام بیان این مسأله است که وجود اشکال تبعیض میان زنان و مردان، علی الخصوص در سطوح نقشهای اجتماعی و مدیریتی و محروم ماندن آنان از سطوح مختلف آموزش و اشتغال، به شکل بسزایی در معضلات زیست محیطی و دامن زدن به آنان نقش خواهد داشت. در پایان این نتیجه حاصل شد که توسعه پایدار در زمینه مسائل و امور زیست محیطی میسر نخواهد بود، مگر با افزایش ظرفیتها و آگاهیهای زنان در ارتباط با امور زیست محیطی، تسهیل مشارکت و همکاری بیشتر آنان در ایفای نقشهای اجتماعی و افزایش توانمندیها و ظرفیتهای مدیریتی آنان در سطوحی برابر با مردان.